آسیب‌ شناسي شایسته سالاری ایرانی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : جمعه 4 آذر 1390
بازدید : 707
نویسنده : عباس يالقيز

آسیب‌ شناسي شایسته سالاری ایرانی

نمی‌دانم این به اصطلاح شایسته سالاریي که در ایران حاکم است را چه بنامم. عده‌ای آن‌را مغرضانه به اسلام نسبت داده و با توجه به نقص‌های فراوانی که دارد بدین وسیله شروع به زیر سؤال بردن مبانی اسلام می‌کنند. اما همان‌طور که در مقاله‌ی قبلی (شايسته سالاري و اسلام ناب) ذکر شد وضعیت کنونی کشور هیچ سنخیتی با نظام شایسته سالار صدر اسلام به خصوص حکومت پیامبر (ص) و علی (ع) ندارد. من فقط می‌توانم آن‌را شایسته سالاری ایرانی!! بنامم، چون معادل دیگری در تاریخ برای آن وجود ندارد. البته در حکومت حضرت عثمان هم وضعیت تقریباً مشابهی حکم‌فرما بوده است. در آن برهه‌ی تاریخی انتخاب فرمانداران و مدیران مملکتی بر اساس لیاقت و کارامدی آنان انجام نمی‌گرفت؛ تنها چیزی که مهم بود وابستگی به طایفه‌ی بنی‌امیه و وفادار بودن به خلیفه بود. (که معادل امروزی آن وابستگی به حزبی خاص و وفادار بودن به دولت وقت است.) گرچه گماشتگان حضرت عثمان به وی خیانت نکردند اما ناکارآمدی آن‌ها در اداره‌ی مملکت، باعث نارضایتی عمومی و قیام مردم علیه وی شد. که این خود از هر خیانتی خطرناک‌تر است. چون عثمان تنها خلیفه ایست که با انقلاب مردمان صدر اسلام کشته می‌شود.

در این قسمت می‌خواهم به آسیب‌های ناشی از شایسته سالاری ایرانی بپردازم، شاید تلنگری باشد بر آنان که میدانند و دم فرو بسته‌اند...

با توجه به اینکه در تمام برهه‌های تاریخی، از صدر اسلام گرفته تاکنون،  همیشه افراد جامع‌الشرایط در اقلیت بوده‌اند، در خوش‌بینانه‌ترین حالت، ترجیح افرادی با ظاهر مذهبی اما فاقد کفایت به افراد کاردان باعث می‌شود که اکثریت مسئولین کشور را افرادی پاک و با صداقت ولی در عین حال ناکارآمد تشکیل دهند. اما وضع از این هم بدتر می‌تواند باشد. در مملکت ما کسانی که نه سواد درست و حسابی دارند و نه از قدرت مدیریت کافی برخوردارند، بهترین راه رسیدن به پست و مقام (نان و نوا) را ریاکاری و تظاهر به دین‌داری میدانند. من افراد تارک­الصلاتی را دیده‌ام که برای مصاحبه‌ی استخدام، رساله‌ی توضیح المسائل را مثل کتاب جغرافی از بر می‌کنند. رئیس به اصطلاح بزرگ‌ترین بانک جهان اسلام چند هفته قبل از فرارش می‌توانست حتی در مورد ریزترین احکام مستحبی سخنرانی غرایی ارائه دهد؛ اما چگونه است که الآن با پول بیت‌المال و با تابعیت بیگانه به دیار کفر گریخته است؟ ! آیا این، کاردانی و دانش فراوان او بوده است که او را به مقام ریاست بزرگ‌ترین بانک جهان اسلام رسانده است؟ یا ظاهر مذهبی و انقلابی او؟ اگر به دانش و لیاقت بود، اقتصاددان‌های باسواد تر و با کفایت تر از او در ایران فراوان بودند، نمی‌دانم  شايد معیار انتخاب چیز دیگری­ست که در مغزهای زمینی ما نمی‌گنجد!!

اما زمانی اوضاع بحرانی­تر می‌شود که همان افراد پاک اما بی کفایت به ریاست افراد ریاکار و زرنگی گماشته شوند که هدفی جز چپاول بیت‌المال ندارند. این افراد پاك! زمانی متوجه خیانت زیردستان خود می‌شوند که ایشان با پول ملت در فرنگستان برای اهل و عیال خویش خاویار سفارش می‌دهند!

 





:: موضوعات مرتبط: سياسي , ,
من بغض فرو خورده ی هزاران جوان بیکار ایرانی را فریاد خواهم کرد. اصل 28 قانون اساسی ـ هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است ومخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای‌همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احرازمشاغل ایجاد نماید. اصل 29 قانون اساسی ـ برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی‌،بیکاری‌، پیری‌، از کارافتادگی‌، بی‌سرپرستی‌، در راه‌ماندگی‌، حوادث‌و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی‌به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی‌.

برای مشخص شدن آمار بیکاران لطفا وضعیت شغلی خود را در اینجا مشخص کنید:

RSS

Powered By
loxblog.Com