اوضاع دانشگاه از خاتمی تا احمدی نژاد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 15 شهريور 1391
بازدید : 427
نویسنده : عباس يالقيز

 اوضاع دانشگاه از خاتمی تا احمدی نژاد

با توجه به اینکه بنده جزو آن دسته از افرادی هستم که زندگی دانشجویی در دوران خاتمی و احمدی نژاد را تجربه کرده‌ام، قصد دارم در این مقاله مقایسه‌ای منصفانه بین دو دوران داشته باشم.

اوایل ریاست جمهوری آقای خاتمی با توسعه‌ی سیاسی همراه بود. در آن دوران اوضاع دانشگاه چنان با سیاست در آمیخته بود که یک دانشجو وقتی به سال دوم-سوم می‌رسید تبدیل به یک سیاستمدار حرفه‌ای می‌شد. وقتی سخنرانی‌های بلیغ و کوبنده‌ی بچه‌های آن دوران را به یاد می‌آورم، باورم نمی‌شود که آن‌ها دانشجوی دوره‌ی کارشناسی دانشگاه بوده‌اند. آن‌ها آنچنان از اصطلاحات پیچیده‌ی سیاسی در سخنرانی‌های خود استفاده می‌کردند که انسان گمان می‌کرد با یک رئیس حزب یا یک وزیر طرف است. اتحاد و هوشیاری سیاسی دانشجویان هم مثال زدنی بود، به طوری که تجمعات دانشجویی بارها معادلات سیاسی کشور را به هم زده بود؛ خاطرم هست که فقط به خاطر پیدا شدن شپش در غذای دانشجویان، چنان شورشی در دانشگاه به راه انداختیم که رئیس دانشگاه در عرض یک هفته برکنار شد. در دوران خاتمی نشریات دانشجویی هم به حد اعلای خود رسیده بود. گرچه نشریات زرد و بی ارزش هم در میان آن‌ها فراوان بود ولی نشریات وزین و با ارزش دانشجویی به حدی رسیده بودند که با مطبوعات سراسری کشور رقابت می‌کردند.

اما به تدریج اوضاع دگرگون شد، فشارهای نهادهای امنیتی از یک طرف و انحراف و وادادگی برخی حرکت‌های دانشجویی از طرف دیگر، به حدی رسید که دیگر در اواخر ریاست جمهوری خاتمی از آن شور و شعور دانشجویی خبری نبود. انجمن اسلامی دانشجویان که زمانی به برگزاری میتینگ‌های سیاسی کوبنده و تجمعات بزرگ اعتراضی معروف بود، در اواخر ریاست جمهوری آقای خاتمی فعالیت‌هایش به برگزاری کنسرت‌های موسیقی و اردوهای مختلط خلاصه شد.

در اوایل ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، انجمن‌های اسلامی چنان ضعیف شده بودند که حتی از موجودیت خودشان هم نمی‌توانستند دفاع کنند؛ به طوری که مجوز فعالیت آن‌ها بدون اینکه عکس‌العملی از جنبش دانشجویی مشاهده شود، در اکثر دانشگاه‌ها باطل شد. نشریات آزاد دانشجویی هم به تدریج توقیف شدند. من خودم در آن دوران با چند نشریه‌ی دانشجویی در زمینه‌ی کاریکاتور همکاری می‌کردم که اکثر آن‌ها در عرض چند ماه توقیف و لغو پروانه شدند.

دوران احمدینژاد گرچه دوره‌ی افول و خواب آلودگی جنبش دانشجوی است، اما از جنبه‌ای دیگر یک دوران طلایی است؛ من به جرات می‌توانم بگویم که در دوره‌ی خاتمی در دانشگاه‌ها آجر روی آجر گذاشته نشد. در واقع آقای خاتمی آنقدر به توسعه‌ی سیاست در دانشگاه مشغول شده بود که جنبه‌ی علمی آن را به فراموشی سپرده بود. با اینکه حقوق اساتید دانشگاه در دوره‌ی خاتمی افزایش جهشی داشت اما در زمینه‌ی ساخت و ساز امکانات فیزیکی و تجهیز آزمایشگاه‌ها اقدامات چندانی انجام نشد. این در حالی است که در دوره‌ی آقای احمدینژاد افزایش بودجه‌ی دانشگاه‌ها چشمگیر بوده و ساخت تأسیسات دانشگاهی، از خوابگاه گرفته تا آزمایشگاه و کلاس و... رشد چند برابری داشته است.

و اکنون باید منتظر بود و دید که آیا این روند افراط و تفریط در پرداختن به یک مقوله و فراموشی جنبه‌های دیگر دانشگاه، در دولت‌های دیگر نیز ادامه خواهد داشت؟  


لطفا مقالات زير را هم مطالعه بفرماييد:

آموزش حسادت محور! 

صندلی نحس! 

میان گذر دریاچه­ي اروميه احمقانه‌ترین سازه‌ی تاریخ

تخيلات كودكانه

ناريا عجيب ترين كشور دنيا




:: موضوعات مرتبط: سياسي , ,
:: برچسب‌ها: اوضاع دانشگاه , خاتمی , احمدی نژاد ,
من بغض فرو خورده ی هزاران جوان بیکار ایرانی را فریاد خواهم کرد. اصل 28 قانون اساسی ـ هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است ومخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای‌همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احرازمشاغل ایجاد نماید. اصل 29 قانون اساسی ـ برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی‌،بیکاری‌، پیری‌، از کارافتادگی‌، بی‌سرپرستی‌، در راه‌ماندگی‌، حوادث‌و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی‌به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی‌.

برای مشخص شدن آمار بیکاران لطفا وضعیت شغلی خود را در اینجا مشخص کنید:

RSS

Powered By
loxblog.Com