زلزله‌ی آذربايجان، درس‌ها و عبرت‌ها


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 30 مهر 1391
بازدید : 519
نویسنده : عباس يالقيز

 زلزله‌ی آذربايجان، درس‌ها و عبرت‌ها

زلزله‌ی اخير آذربايجان گذشته از تلخي كشته و زخمي شدن هم وطنانمان حاشیه‌ها و پيامدهاي فراواني داشت. اولين موضوع، نحوه‌ی كمك رساني به مردم زلزله زده بود. گرچه کاستی‌ها و ناهماهنگی‌های فراواني در اين امر ديده می‌شد، اما اگر منصفانه قضاوت كنيم بايد به نهادهاي كمك رسان هم در اين مورد حق بدهيم. چون وسعت و پراكندگي خرابی‌ها بسيار زياد بود و دسترسي به خيلي از روستاها حتي در مواقع عادي هم مشكل بود چه رسد در مواقع بحراني.

واقعيت اين است كه در اين مورد نمی‌توان انتقاد زيادي به دولت وارد نمود، چون اگر اين وسعت خرابي در هر كشور ديگري روي می‌داد كمك رساني و نوسازي بهتر از اين انجام نمی‌شد.

اما انتقاد جدي ما اين است كه با يك زلزله‌ی 6 ریشتری چرا بايد چنين فاجعه‌ای پيش بيايد؟ همين چند روز پيش يك زلزله‌ی بالاي 7 ريشتري در كاستاريكا به وقوع پيوست كه فقط 2 نفر تلفات داشت.

 يكي از دلايل خسارات زياد زلزله‌ی آذربايجان، فقر مردم ساكن در اين مناطق است. با اينكه بزرگ‌ترین معادن مس كشور در منطقه‌ی ورزقان قرار دارد اما عملاً سهم مردم اين منطقه از اين ثروت خدادادي در حد صفر است.

 در واقع خانه‌های اين منطقه قبل از زلزله هم چندان آباد نبوده‌اند. تصاوير شهرها و روستاهاي اين منطقه كه قبل از زلزله گرفته شده است نيز مؤيد همين قضيه است.

دليل ديگر اين فجايع ، نا آگاهي مردم نسبت به اهميت مقاوم سازي خانه‌هاست. در برخي مناطق روستايي مردم حتي اگر پول كافي براي نوسازي داشته باشند نيز حاضر نيستند تغييري در بافت سنتي خانه‌های خود بدهند. كه اين نيز ناشي از كم كاري دولت در امر اطلاع رساني است.

اما مسئله‌ی ديگري كه در اين حادثه نمايان شد، تخريب ساختمان‌های نوساز و به ظاهر ضد زلزله بود. به عنوان مثال بيمارستان شهرستان ورزقان كه به تازگي ساخته شده و هنوز تجهيز هم نشده بود در اين حادثه به شدت خسارت ديد.

 اين زنگ خطري است كه بايد مردم و دولتمردان ما به شدت آن‌را جدي بگيرند. چون می‌تواند گريبان آنان را حتي در شهرهاي بزرگ بگيرد. واقعيت اين است كه نه تنها بافت سنتي و قديمي شهرها و روستاهاي ما در برابر زلزله آسيب پذير است بلكه ساختمان‌های نوساز نيز مقاومت چنداني در برابر زلزله ندارند.

 بي تعارف بايد گفت كه براي اكثر پيمانكاران و مهندسين فعال در امر ساختمان، اولويت اول ارزان سازي و كسب سود بيشتر است نه كيفيت و مقاوم سازي بناها.

در آخر می‌خواهم به مسئولين عزيز هشدار بدهم كه اگر زلزله‌ی 7 و شش دهم ريشتري كاستاريكا در تهران يا يكي از شهرهاي بزرگ ما روي دهد به جاي دو نفر، دو تا 1000000 نفر كشته خواهند شد و اين فاجعه‌ای خواهد بود كه ديگر نمی‌توانید از پس آن بر آييد.

 

لطفا مقالات زير را هم مطالعه بفرماييد:

بحران اقتصادي غرب

ناريا عجيب ترين كشور دنيا

میان گذر دریاچه­ي اروميه احمقانه‌ترین سازه‌ی تاریخ

نقض حقوق بشر

 




:: موضوعات مرتبط: اقتصادی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: زلزله , آذربايجان , درس‌ها , عبرت‌ها ,
من بغض فرو خورده ی هزاران جوان بیکار ایرانی را فریاد خواهم کرد. اصل 28 قانون اساسی ـ هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است ومخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای‌همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احرازمشاغل ایجاد نماید. اصل 29 قانون اساسی ـ برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی‌،بیکاری‌، پیری‌، از کارافتادگی‌، بی‌سرپرستی‌، در راه‌ماندگی‌، حوادث‌و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی‌به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی‌.

برای مشخص شدن آمار بیکاران لطفا وضعیت شغلی خود را در اینجا مشخص کنید:

RSS

Powered By
loxblog.Com