فرهنگ ايراني


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 6 فروردين 1391
بازدید : 418
نویسنده :

کوروش یا همان پدر حقوق بشر دنيا بر  همين خاكي حكومت ميكرد كه امروز ما ارام از روي ان عبور ميكنيم.2500 سال پیش کوروش به مردم ابتدایی و غار نشین احترام و قانون را یاد داد.حقوق شهروندی را رعایت کرد.بر اجرای عدالت کوشش مینمود.با ملت ها و تمدن ها گفتگو میکرد.مرز ایران را ثبات بخشید و امنیت را به تمام دنیا هدیه داد. اسم و رسم سرزمین پارسی را تا انتهای تاریخ جاودان نمود.افرین ها را در این دنیای نفرین شده به ودیعت گذارد.تخت جمشید خود ارامگاهی است برای دلهایی که برای نام کوروش می تپد.اصلا نمی خواهم حکومت کوروش را با امروز خودمان بسنجم.اما تکان دهنده است که امروز تمام دنیا به این ابر مرد تاریخ احترام میگذارند بغیر از ما پارسی زبانان. همین هندوستان تمام افتخار ملت و تاریخش یک گاندی است.مردی که در کلبه فقیرانه خویش فقط مینوشت.تنها پیامش هم این بود:زندگی من ،پیام من

اما اکنون گاندی در قلبهای کشور هند حکومت میکند .در حدی برای او احترام میگذارند که گویی تمام دنیا را فتح نموده است.افریقا نیز تنها به ماندلا افتخار میکند .او که فقط علیه نژاد پرستی مبارزه می کرد.مبارزه که نه برای مردم سخن میگفت اما در ان روزگاری که افکار مردم قدمی راه نمی رفت ماندلا یلدایی بود برای پایان شبهای طولانی و تاریک مردم سیاه بخت افریقا.

اما ما در مقابل کوروش که دنیا را فتح نمود وانسانها را سیراب از برادري   كرد چه کرده ایم؟چه پاسداشتی داشته ایم ؟چه تکریمی؟؟

انچه برای ما سوالی بی پاسخ است اصرار ما در بیگانه طلبی و عرب پرستی است .چرا از نژاد هزارساله خود دوری میجوییم؟؟

ما برای امام زادگانی که با امامان دهها نسل فاصله دارند مرقدهای متبرکه از طلا و نقره میسازیم و انرا را با گلاب و زیور می الاییم و انجا را تا میتوانیم به ارامش گاهی انسان ساز مبدل میسازیم در حالی که ستون تخت جمشید خودمان ترک برداشته است.قبر های متبرکه را از طلا و پول خشک میکنیم اما ارامگاه کوروش نمناک و در حال تخریب است.در کنار مقدسات سرزمین های دیگر ابادی ها و کاخ ها و مناره هایی به بلندای سقف اسمان میسازیم اما هگمتانه_ این تاریخ فرهنگ اریایی _تلی از خاک است.در سالروز تولد موسی و عیسی برای دنیا پیام های خیرخواهانه و صلح طلبانه میفرستیم اما در تاریخ تولد کوروش این پیامبر مهربانی دهان تاریخ را می بندیم و بر سکوت خویش  اصرار میکنیم.اوازه خوانی مانند نذار قطری را با صد ناز و خواهش بادلارهای مردم برای خواندن و آوازیدن به ایران می آوریم و صداو سیمای خویش را در اختیار او میسپاریم اما از استاد اواز ایران که دنیا را باصدایش ارام و رام میکند و انسان را بر اغوش خدا جای میدهد یعنی استاد شجریان و استاد ناظری روی بر میگردانیم و از خاک هنرپرور خویش بیرونشان می رانیم.مناسبتهای غربی و عربی را در تاریخ و تقویم خویش می نگاریم و هرروز انرا مرور میکنیم اما از مناسبت ها و اعیاد ملی واهمه داریم.چرا وقتی منشور کوروش به ایران امد عالمان دین در خانه هایشان را قفل کردند،انگشت اشاره را در گوش فرو کرده،چشم هایشان را بستند ؟؟

 

کشور دین مدار ما در جهت شناساندن زرتشت این پیامبر ایرانی و فارسی زبان چه کاری انجام داده است؟او که معتقدیم نخستین کسی بود که کتاب مقدس را خواند و خود را مجاب به اطاعت کرد.او که کردار نیک را در گفتار و رفتار نیک غوطه ور ساخت و شرابی شیرین از عصاره توحید را در این مرز و بوم به کام تلخ مردمان ریخت

ما و صدا و سیمایمان زندگی نامه آدم و موسی و عیسی و ابراهیم ، سلیمان و ایوب و نوح و یوسف و مختار و ...و تمام بزرگان ملت های عربی و کره ای را با میلیاردها میلیارد تومان ساختیم و یا وارد کردیم و بر اثبات فرهنگ واهی انان تلاش نمودیم اما در شناساندن پیامبران و قهرمانان خودمان هیچ قدمی بر نداشتیم. تازه از یک میدان اریوبرزن در شهری کوچک و دور افتاده میترسیم. از انانکه برای احیای فرهنگ ناب ایرانی تلاش میکنند  انتقامی دینی میگیریم.

مگر نه اینکه ما مردمان ایران هزاران سال پیش از امدن دینی همچون اسلام ،حجاب را رعایت میکردیم، به مهربانی عشق میورزیدیم، در عبادت گاههای خویش به سجده معبود درمی افتادیم.اتش را نمادی از گرمای خدا میدانستیم .با تار صداقت و پود درستکاری گلیم فرهنگ و تمدن را میدوختیم و پای از گلیم خویش دراز تر نمیکردیم.هزاران سال پیش از امدن ادیان امروزی ،ما انسانیت را در فرهنگ الغت حیات مجهول مردمان دیگر ملت های دنیا جای دادیم.ما بودیم که برای غم ها و شادی هایمان در تاریخ خویش مناسبت قرار میدادیم.هزاران سال قبل با عید نوروز جشن و لبخند را  به دنیا صادر نمودیم.با شبی سرد بنام یلدا در کنار گرمای محبت  اطرافیان بذر امید را دلها پرورش میدادیم.چه کسی مدعی است که این فرهنگ و این تمدن و انسانیت ایرانی خود اسلامی خدایی نیست؟ما با مراسمات مذهبی، ایین های ملی را تا می توانستیم از دلها پاک کردیم و تنها به تاریخ انها دلخوش نمودیم.صادق هدايت نويسنده توانا اما از اين غصه ميگويد:

 ما که عادت نداشتیم دخترانمان را زنده به گور کنیم، ما برای خودمان تمدن و ثروت و آزادی و آبادی داشتیم و فقر و درویشی را فخر نمی دانستیم همه اینها را از ما گرفتند و بجاش فقر و پشیمانی و مرده پرستی و گریه و گدائی و تأسف و اطاعت از خدای غدار و قهار برایمان آوردند، همه چیزشان آمیخته با پستی  و بی ذوقی و مرگ پرستی و بدبختی است. همه اش زیر سلطه اموات زندگی میکنند و مردمان زنده امروز از قوانین شوم هزار سال پیش تبعیت می کنند کاری که پست ترین جانوران نمی کنندن

هنوز هم نمیدانم چرا کشور ما دچار این همه انحراف فکری شد.من نمیخواستم در این متن ایران را در مقابل عرب قرار داده و به نژاد خویش افتخار کنم بلکه انتقاد جوانی ایرانی بود که کشورش را رسوم عربی در نوردیده و الفاظ عربی الفبایش را غارت کرده است و دانشمندان و میهن گرایان را دچار افسوس نموده .مثلا دکتر شریعتی که بازهمه ایشان را معلمی دلسوز میشناسیم میگوید: ما مردمان سرزمین پارس بودیم اما چون عرب پ نداشت فارس شدیم

مگر در فرهنگ ناب پارسی چه چیزی کم بود که دامان فرهنگ بیگانه را گرفته ایم و به وجودش اصرار میکنیم؟؟؟؟

 




:: موضوعات مرتبط: سياسي , ,
من بغض فرو خورده ی هزاران جوان بیکار ایرانی را فریاد خواهم کرد. اصل 28 قانون اساسی ـ هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است ومخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برای‌همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احرازمشاغل ایجاد نماید. اصل 29 قانون اساسی ـ برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی‌،بیکاری‌، پیری‌، از کارافتادگی‌، بی‌سرپرستی‌، در راه‌ماندگی‌، حوادث‌و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی‌به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی‌.

برای مشخص شدن آمار بیکاران لطفا وضعیت شغلی خود را در اینجا مشخص کنید:

RSS

Powered By
loxblog.Com